تبریک به خاله مریم و عمو ارس
اومدن به بندر شاید مامان پگاه و بابا امیر رو از خانواده هاشون دور کرد ولی باعث شد با کسانی دوست بشن که براشون به اندازه یه خانواده با ارزش بودن .. خاله مریم و عمو ارس و خاله سارا و عمو امیر بهترین ، مهربون ترین و دلسوزترین دوستای مامان و بابا شدن دوستای مهربونی که با شادی های ما شادی کردن و با ناراحتی های ما غصه دار ... لحظات با هم بودنمون سراسر خنده و شادی بود ، با هم شاد بودیم و به غصه های دنیا می خندیدیم و دیشب وقتی تلفنی با عمو ارس حرف می زدم ، عمو گفت تا هفت ماه دیگه قراره یه نی نی خوشگل و ایشالله سالم به زندگی دونفرشون رنگ زیباتری بده من و بابا امیر از شنیدن خبر نی نی دار شدن خاله مریم...